حاسبوا
سه شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۲۰ ق.ظ
در طول روز جملاتی از حدیث نفس، یا ثبت خاطرات بچه ها با خودم در ذهنم مرور میکنم، اما ثبت؟!! خیر.
وعده میدهم برای شب. شب خسته و خراب به خودم وعده ی بعد از نماز صبح را میدهم برای خلوتی با خودم، و ایضا خدای خودم.
بعد از نماز صبح سه حالت پیش می آید:
یا خسته و داغان نماز خوانده نخوانده به خواب میروم
یا بعد از نماز صدای گریه ی شیرخواهی و مامان خواهی دخترجانم بلند میشود
یا (که بعید است) انقدر کارهای دیگر دارم که فرصت این یکی نمیشود.
نتیجه حرف های نگفتنی تلنبار شده ی نوشته نشده ی بر روی قلبم است،
محاسبه ی نفسی که انجام نمیشود
و دعا و ثنا و مطالعه و درس و بحث هم که هیچ!!
ساعت 1 و بیست دقیقه بامداد و کلاغی قارقار میکند. خیر است ان شاالله.
۹۷/۰۲/۰۴