همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

پوستر همایش

شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۷:۵۹ ب.ظ

مقاله ای که اینقدر براش زنجه موره (ضجه مویه) کرده بودم، پوستر شد و همایش برگزار شد و تامام. و هیچی به هیچی. نه خانی اومده، نه خانی رفته. 

البته هنوز به اعلام جایزه امید دارم و نمیدونم چرا خبری از جایزه نشده. البته که کسی به من قول جایزه نداده، جز خودم. 

 

پنجشنبه بعد از ظهر جلسه حضوری بود. و یک ساعت اول ارائه پوستر بود. تجربه ی خوبی بود. تجربه ی حرف زدن با دیگرانی که حرفت رو میفهمند، یا بخشی ازش رو متوجه میشن، درباره ی کاری که کرده ای. 

دوستش داشتم. و دوست داشتم بیشتر درباره اش بدانم و کار انجام دهم. 

خیلی خیلی حرفه ای شدن در یک زمینه را دوست دارم. جوری که بحثی برام گنگ نباشد در آن زمینه. 

برای دریافت علم دست به دامان منبع علم و غیب هستم البته‌. 

 

در حین گفتگوها،  اقای استاد که دید  یکی از شرکت کنندگان همایش که از وزارت کار اومده بود، بسیار علاقه مند به موضوع مقاله ی من به نظر میرسه، وارد گفتگومون شد، و من رو این طور معرفی کرد:

ایشون خانم فلانی هستند. دانشجوی فلان دانشکده. شاید خودشون تواضع کنند و نگند، ولی ایشون دانشجوی... اممم ... 

خانم علاقه مند: تاپ؟ 

استاد: ام... (در پی یافتن واژه مناسب تر) تاپ وان ورودی خودشون هستند. بسیار با انگیزه و مستعد هستند. اگر برای همکاری نیاز به نیرو داشتید، من ایشون رو از هر لحاظ توصیه میکنم. براشون توصیه نامه هم مینویسم. 

و من شر شد عرق و خجالت، و نیش تا بناگوش باز (زیر ماسک) نمیدونستم چی بگم، جز هر از گاهی: شما به من لطف دارین و نظر لطفتونه و ...

 

خدایا عزت کلهم اجمعین دست توست. و میدانم اگر ذره ای اعتبار و آبرو نزد دیگران دارم، به فضل توست. الحمدلله علی کل نعمه. و شکر خدا. 

و خداجانم لطفا کمکم کن حق این نعمت را بشناسم و به جا بیاورم.  

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۲/۲۴
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی