همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

بهای نعمت

دوشنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۲۰ ق.ظ

نمیدانم چه طور شد که این طور شد

قطعا "من" در کار نبوده ام

ولی میدانم میشد اینطوری نباشد

و خدا هیچ چیزی به بنده هاش بدهکار نیست

همه بنده ها صفر-بی نهایت به خدا بدهکارند

میشد اینطوری نباشه که باهوش باشم، که معتقدم الحمدلله هستم

میشد اینطوری نباشه که در فلان مدرسه و فلان دانشگاه ها تحصیل کرده باشم و فلان رتبه را داشته باشم

میشد اینطور نباشد که در کلاس تدبر، موفق عمل کنم، شکر خدا ما شاءالله 

یا در کار...

یا همسر خوبی نداشته باشم، یا کلا همسر نداشته باشم...

یا خانواده خوبی نداشته باشم، یا کلا خانواده نداشته باشم...

یا سلامتی... 

یا ایمان و اعتقاد...

یا هزاران و میلیون ها یای دیگر...

گفتم که... خدا هیچ چیزی به بنده هاش بدهکار نیست

خدا بدهکار من نبود که این همه نعمت و عزت بهم داده،

به من!

منِ گناهکار عاصی طلبکار و پرتوقع!!

و اینها اصلا تعارف نیستند. پیش قاضی و معلق بازی؟؟

 

چه شد که اینطوری غرق نعمتم کرد، نمیدانم

ولی میدانم در برابر خدای نعیم مسئولم!

حتی مطمئن نیستم مسئولیتم را درست شناخته باشم

به خاطر همین است که مدت هاست در نماز غفیله، این قسمت از دعای مکارم اخلاق را میخوانم که استعملنی بما تسالنی غدا عنه

و عاجزانه از خدا میخوام کمکم کنه این نعمتها و استعدادها و عزت رو در راهی خرج کنم  که ازم انتظار داره و اون دنیا ازم میپرسه

 

هر چیزی بهایی داره، و من واقعا دوست دارم بهای این همه نعمت را به صاحب نعمت بپردازم

سعی کنم غرور نگیرم

سعی کنم فخر نفروشم

به خودم افتخار نکنم، چون چیزی از من نیست، من هیچ کاره ام 

و سعی کنم این رو باور نه، یقین داشته باشم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۵/۱۵
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی