احترام یا توسری؟
حالا غرض از پست قبلی چه بود؟
مادرشوهر پشت تلفن، در حالی که نمیدونست همسر خونه و پیش منه، اعلام کرده اند که اسم بچه را یا محمدعلی بگذارید، یا محمدحسین، یا محمدصدرا!!
و هرچه همسرجان بهش گفت که مامانش زحمتش رو کشیده، باید دوست داشته باشه، نمیدونم پشت تلفن چه جوابی میداد، ولی قانع نمیشد.
همه این اسم ها عالی هستند و میتونند گزینه رویایی باشند، حرف چیز دیگه ایه.
از ظهر دارم سعی میکنم عصبانی نشم
حرف بدی نزنم
اصلا حرفی نزنم
و به جاش دارم یکریز اشک میریزم
چه جوری به خودشون اجازه میدن آخه؟؟؟؟
به سادگی
همونطور که به خودشون اجازه دادن حداقل ۳۰۰ متر زمینمونو بالا بکشن و دم از خدا پیغمبر و خدایی جور شدن اونجا بزنن و به دروغ بگن مبارک شما باشه و بعد ۴ روز موندن تو ویلاشون ما رو محترمانه پرت کنن بیرون و ما هم خم به ابرومون نیاریم.
درست مثل همه وقتایی که تلخی کردند و دم نزدم
احترام بزرگتر واجبه
اما
ایا رضایت خدا، توی توسری خور بودنه؟ ! شک دارم!!
با همسر هم نمیتونم حرفی بزنم
میدونم این وسط گیر کرده
و در صورت باز شدن حرف فقط دلخوری بیشتر میشه
نمیخوام لجبازی کنم، اما دلم نمیخواد زیر بار حرف زور برم
من شدیدا احساس استیصال میکنم
و فقط دارم گریه میکنم
خدایا شکرت به خاطر همه احوالی که برامون رقم میزنی