همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

آینه غبار گرفته

دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۴۵ ب.ظ

فکر میکنم چیزی درون من است که از دیدن بعضی رفتارها چنین آشفته میشوم.

چیزی گمشده در کودکیم، یا حتی بزرگسالیم، که نمیدانم چیست، که ناخودآگاه از آن فرار میکنم و آن، مصرانه پی ام میدود.

دیدن «زرنگ بازی» های دختر بچه 5-6 ساله شدیدا بهمم میریزه، دختری که اسباب بازی پسرکم را میگیرد و بی تعارف در خوراکی اش شریک میشود

 (پسرک ساده دل من، همان لحظه اول، هر سه ماشینش را تقسیم کرد، و ظرف خوراکی اش را صمیمانه وسط گذاشت تا با هم بخورند.)

و به پسرک دیگر زور میگوید و اسباب بازی ای که صاحبش (پسر من) سخاوتمندانه قرض داده، از پسرک میگیرد و میگوید اگر اذیت کنی میزنم تو صورتت، بعد که اخم من رو میبینه، میگه نه نمیزنم، اینجوری یواش میزنم فقط. و چند ضربه آهسته به صورت پسرک میزنه، پسر حدودا 4 ساله ایه که عینک ته استکانی زده و یک چشمش را پانسمان کرده.

دخترک بی پروا و گستاخانه به پسر میگوید تو با ما بازی نکن، اسباب بازی اش را میگیرد و تهدیدش میکند که میزنمت. بعد کمی بعد دلش به رحم میاد که: عیب نداره بزار بهش ماشین بدیم، این کوره! 

خیلی از زرنگ بازی ها و گستاخی اش اذیت شدم.

یا روز دیگر، دخترک آمده در خوراکی پسرم شریک شده، خب این کاری است که همیشه پسرم را به آن تشویق میکنم و او هم سخاوتمندانه میبخشد. بعد رفت و آمد و برداشت، رفت و امد و برداشت، و با پسرک خوردند و خندیدند. عاقبت دلش رضایت نداد، آمد کل پلاستیک را از دست پسرم گرفت، باز هم خندیدند، باز دلش رضا نداد، گفت اینا رو میبرم خونمون بهت نمیدم، باز دید پسرک میخندد(طفلک فکر میکرد بازیه!) آخرش اومد پسرم رو هل داد!! دیگه طاقت نیاوردم، همون جا سرنماز، مانعش شدم و به عقب راندمش.

نمیتوانم خودم را قانع کنم که خب بچه است. و البته این رفتار زشته، اما چیزی که تعجب من را برمیانگیزد، این مقدار تاثیر گذاری این موضوع روی من است. نمیدانم چرا اینقدر از این قضیه اذیت میشود.


باید به درونم رجوع کنم.شاید یک دخترک گستاخ درون من فریاد میکشد. دخترکی که در ناکجای زمان، درون خودم مخفی اش کردم، که هر از گاهی فریاد میکشد و با نمایش دادن جلوه ای از خود، من را تکان میدهد.

دخترکی که توجه میخواد و من، با نقاب آدم بسیار ملاحظه گر و بسیار مبادی آداب، آن را پنهان کرده ام. نقابی که خودم باورش دارم، نقابی که شخصیت من است از دیر زمان. 



رفتار دیگری هم هست که سخت مرا می آزارد و آن عیب جویی های یک نفر خاص است. این یکی را بهتر میفهمم. چون یک منِ عیب جو درونم میتازد. و بیشترین جلوه اش، موقع تماشای تلوزیون است. از پیام های سخیف بازرگانی و فیلم ها و برنامه ها اشکال میتراشم و به خود می بالم از نکته سنجی ام!!!

تا وقتی عیب جویی در من میتازد، رفتارهای این فرد خاص که از هدیه ای که برایش خریده ایم، از وسیله جدیدی که برای خودمان خریده ایم، از میوه های خانه مان، از شغل همسرم، از سیاست مداران خودمان، از همه مردم جامعه، از سلیقه دیگران و از همه چیز عیب میگیرد، بیشتر مرا آزار میدهد. چون این فرد آینه ی درون نمای من است که شاید خدا در مقابلم گرفته تا خود را ببینم و اصلاح کنم.


خدایا کمکم کن رفتارهای ناپسندم را از خود دور کنم.

آمین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۸
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی