دفاع
دلم میخواد برنامه هام رو برای روز دفاعم بنویسم، برنامه هایی که مثل یک رویا وسط بحبوبه درس خوندنم سراغم اومد و از هیجانش گرم شدم.
به حول و قوه الهی
میخوام همسر و پسرم روز دفاعم دانشکده باشند. همسرم برای اینکه نتیجه زحمت ها و فداکاریهاش رو ببینه و پسرم، برای اینکه خاطره خوبی از درس خوندن مامانش تو ذهنش بمونه. خاطره ای همراه با گل و شیرینی و هدیه
میخوام کیک روز دفاعم رو خودم تزیین کنم. کیکی با کلاه فارغ التحصیلی رویش
دلم میخواد بهترین و راحت ترین لباس هام رو بپوشم، تا هم ظاهرم اراسته باشه و هم راحت بتونم ارائه بدم
میخوام اون قدر تمرین کنم که بدون تپق زدن، همه ارائه ام به زبان انگلیسی باشه
و در آخر میخوام اونقدر خوب باشه کارم، عالی باشه که با یه بیست بدون برو برگرد، خستگی این سالها از تنم بره که بره که بره و به جاش خوشحالی بمونه و احساس سرافرازی
دلم میخواد ایمان و مامان و بابا بهم افتخار کنند.
ان شاالله