گویروخ
خواهر جان دومی طی تماس تلفنی ازم میپرسه چی کارا میکنی؟ دکترا؟ ترجمه؟ درس؟
میگویم روغن دنبه و آب استخوان میگیرم
و بحث به نکات فنی روغن گیری از دنبه کشیده میشود.
من این نیستم.
این، همه ی من نیست. و من به لطف و یاری خدا ووهمت و تلاش خودم که اونم باز یاری خداست، از جام بلند میشم و یک جهش بزرگ رو به جلو میکنم.
به مدد و یاری و با امید به خدا