راهکار
خدایا من چی کار میتونم بکنم که این روابط با همسایه برقرار باشه اما حرف دیگران زده نشه؟
زبان خواندن با هم دیگه
درسای قران
درسای تربیت کودک
خدایا من چی کار میتونم بکنم که این روابط با همسایه برقرار باشه اما حرف دیگران زده نشه؟
زبان خواندن با هم دیگه
درسای قران
درسای تربیت کودک
حس خوبی نیست
این که هنوز نمیدونم چی میخوام دقیقا و نقشی که بازی میکنم بیشتر در راستای نیازهای دیگران و برنامه ریزی دیگرانه
دیروز همسرجان پرسید میخوای در این راه به کجا برسی؟! و من گفتم میخوام قران بخونم
و امروز در جلسه میثاق، وقتی صحبت جدی در مورد احساس نیاز داشتن و به دنبال نیاز داشتن بود، فهمیدم که هنوز نیازهام رو نشناختم.
به علاوه احساس کودن بودن و نیز کوته فکر بودن هم کردم. بله! در مورد شخص شخیص خودم، وقتی با اطمینان حرف میزنم، وقتی با شور و هیجان حرف میزنم و هیچی بارم نیست!!
میدونم این احساس خدایی نیست.
این که بدونم هیچی نیستم، خیلی خوبه، اما اینکه این احساس بد رو راجع به خودم پیدا کردم، اصلا خوب نیست و باید از بین بره ان شاالله.
شاید در جمعی که اونجا بودند، بی سواد ترینشون من هستم. و وقتی این رو در کنار شوخی ها و خنده هام میگذارم، میشه ملغمه ای از سرزنش خود و دعا به درگاه الهی که تو ستارالعیوبی
خیلی راه دارم. خیلی خیلی راه دارم. و خیلی احساس گم بودن و رها بودن میکنم.
خدایا میشه دستم رو بگیری و محکم فشار بدی، جوری که متوجه بشم و به خودم بیام؟ راهمو پیدا کنم و خودمو به خاطر کاستی ها و خطاهام سرزنش و مچاله نکنم؟
آشفتگی از متنم میباره و همین نشون میده چقدر به هدایت حضرت حق نیاز دارم.
به برکت شب میلاد حضرت معصومه.