همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۹ ثبت شده است

این روزهای نیمه قرنطینه کرونازده

جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۰۷ ق.ظ

در حدود دوماه اخیر، حدود پنج شش بار از خونه بیرون اومدم، چهار بار خونه مادر شوهر، یک بار خیابان گردی با خواهر جان، که دزست جمعه هفته پیش و به دنبال و البته به بهانه طغیان و سرپیچی و غرولند پسرک از درس خوندن بود و یک بار هم با ماشین رفتیم یک اسباب بازی را عوض کردیم. 

میکند به عبارتی هر ده روز یکبار، که انقدرها هم بدک نیست. 

روزهای اول و هفته های اول، نه از ماندن خودم در خانه، که از ماندن پسرک در خانه وحشت زده بودم.

الان نه! 

به گمانم به هم زیستی مسالمت آمیز رسیده ایم . احساس میکنم رابطه مان بهتر شده، روخوانی سپهر هم همین طور. حتی خلاصه نویسی کتاب و املایش هم خیلی بهتر شده.

حتی تر، احساس میکنم پسرم زیباتر از قبل شده. و من همه اینها را مدیون کرونا هستم.

روابط با همسر هم خوب بوده و بهتر هم شده ماشاالله. بحمدلله. 

کرونا فرصت با هم بودن را برایمان بیشتر کرد و فکر اینکه: همینه که هست و راه گریزی هم نداریم تا چند ماه، باعث میشه که راهی پیدا کنیم که در کنار هم، خوش باشیم.  نان بپزیم، خانه را برای اعیاد شعبان آذین ببندیم و با کاغذ روزنامه و چسب پهن، توپ درست کنیم و ازین کارهای خوشحال کننده.

دل تنگ مامان و بابا و خواهرا و خواهرزاده ها هستم. فکر کردن بهشون باعث میشه بغض کنم و اشکی بشم.

مادرشوهر اینا هم احتمالا هفته بعد میرن شمال و این یعنی تنها کسانی که باهاشون ارتباط داشتیم هم دیگه نیستن. و این، منو بیشتر دلتنگ میکنه. 

 

الحمدلله علی کل حال

الحمدلله علی کل نعمه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۰۷
Rose Rosy

تبریکات

پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۵۷ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۱ فروردين ۹۹ ، ۲۳:۵۷
Rose Rosy

بسم الله النور

چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹، ۱۱:۱۸ ق.ظ

الحمدلله رب العالمین 

یک سال دیگر گذشت و ۳۳ ساله شدم و شکر خده در کنار عزیزانم سلامت و خوشحال هستیم. 

تولد ۳۳ ام، با هدیه ی غافلگیر کننده و زودهنگام یک سرویس طلا در روز تولد همسر جان در دی ماه شروع شد. بعد با خرید یک لباس مجلسی قبل از عید ادامه پیدا کرد، با پیام های محبت امیز و پی در پی همسرجانم در شب تولدم شیرین تر شد، با پیام ها و تماس های پر مهر دوستان و اقوام دلپذیر تر شد، با شور و شوق بچه ها برای نقاشی کشیدن برای من شور گرفت. با پخت کیک اسفنجی و خرید جوجه کباب و تشریف اوردن مامان جان و باباجان  و هدیه اوردن یک گونی برنج به عنوان هدیه تولدم و فوت کردن شمع برای دلخوشی سارا جان،  اوج گرفت.

ولی هدیه ویژه تولدم غروب نوزده فروردین به دستم رسید.

ایمیلی از راضیه، هم اتاقی و دوست دوران خوابگاه. که دورانی که با هم بودیم، دغدغه های عقیدتی عمیقی داشت. تا اونجایی که  وجود خدا و عدل اش رو زیر سوال میبرد. 

ولی پیام دیروزش مبنی بر تبریک ویژه تولدم به مناسبت همزمانی با ولادت امام زمان، من رو خیلی خیلی خیلی خوشحال کرد. یک عکس و یو مداحی هم با همین موضووع برام فرستاده بود.

خیلی خوشحال شدم که راهش رو پیدا کرده و خدا و ائمه در واژگان زندگیش جا پیدا کردند‌ 

الحمدلله رب العالمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۱۸
Rose Rosy

یا شافی

دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۲:۱۹ ب.ظ

یه مریض جواب کرده داریم، در تازه ترین اقدامش، در ماهیتابه غذا، چای خشک رو به جای  نمک ریخته توی  گوشت چرخکرده ها.

 لطفا در این لحظات استجابت دعا، براش دعا کنید.
😭😭😭 😭😭😭

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۱۹
Rose Rosy