همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

بکنکدزع

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ

اونقدر گریه کری و گفت بریم مسجد تا خوابش برد. تقریبا نیم ساعت. 

حالا من موندم و همه حسهای بد مادرانه که ریخته در جانم.

ازون حسهای بدی که مدام تو گوشت وز وز میکنن که تو مادر بدی هستی، که اگر مادر خوبی بودی بچت گریه نمیکرد، که به قول اون دایه مهربانتر از مادر، بچه الان یه بلایی سرش میاد از بس گریه کرد

خدایا چه کنم؟

راه تربیت و تعامل درست رو نشونم بده. 

وقتی سر هر چیزی خودشو پرت میکنه زمین و پرخاش میکنه، باید حرفش رو گوش کنم و چشم ببندم به این بدرفتاریهاش؟

خدایا در من چی دیدی که من رو ، به اون زودی لایق مادر شدن کردی؟

خدایا حالا ازت ملتمسانه تمنا میکنم دستم رو بگیر و درست رفتار کردن رو یادم بده.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۰۹
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی