یکهویی
يكشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۰۲ ق.ظ
یکهو دلم هری میریزه
از فکر روزهای بعد از زایمان
از پسرکی که اصرار دارد با مامان و نه بابا دستشویی برود
این فکر وقتی دلم درد گرفته و پسرک اصرار دارد که اگر مامان نیاید من دستشویی نمیرم، سراغم میاد
بعد اشکهام اند که پشت هم جاری میشن
دلم درد میکنه، پشتم، کمرم، زانوم، کف پام، همه جام نمیدونم کجام.
دلم مامان رو میخواد
مامان که حدود 20 روزه ندیدمش، ولی خیلی زیاد دلم براش تنگ شده
لعنت به بعد مسافت
لعنت به زندگی در شهر دیگه
خدایا شکرت به خاطر پدر و مادرم. خدایا شکرت به خاطر حیاتشون، سلامتیشون، مهر و محبتشون.
خدایا شکرت.
۹۵/۰۵/۰۳