همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

سهل انگاری

يكشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۳۴ ق.ظ

از دست خودم کفری ام. 

چرا وقتی دکتر گفت ده دوازده روز بعد از زایمان بیا، فقط و فقط به خاطر لحنش، که احساسسسسس کردم خیلی تاکید نکرد روی رفتنم، گذاشتم تا یک ماه بعد از زایمان. 

چرا وقتی میبینم درد دارم و ضعف و حالا دو سه شب تب و لرز و درد بمااااند، همش با خودم میگم طبیعیه و باید تحمل کنم؟

بعد اونوقت دیروز که رفتم دکتر میفهمم که ای دل غافل، میگه رحم هنوز برنگشته سرجاش،بخیه ها حساسیت داده،  عفونت هم کردن، گوشت اضافی هم اورده. 

البته هر کدومشون یه کم، ولی به هر حال از دیشب دارم با خودم دعوا میکنم که اخه دختر خوب! چرا به موقع پیگیری نکردی. چرا سیستم دیفالتت، سیستم تحمل درده، مگر اینکه خلافش ثابت بشه؟!

همسر جان میگه پس بگو چرا خوب نمیشی!

حالا داروها رو مصرف کنم، ان شاالله که دیگه خوووب خوووب میشم. 



تو بیمارستان که پرستار میخواست منو راه ببره، و من انگار که به چهار دست و پام وزنه سربی وصل کرده باشند، به سختی داشتم تلاش میکردم، مامان میگفت این (یعنی من) خیلی مقاومه. وقتی میگه درد داره، یعنی خیییییلی درد داره. 

نمیدونم این میزان از مقاوم بودن و تحمل کردن، ارزش هست یا نه. ولی به هر حال کاش زودتر دکتر رفته بودم و زودتر بهتر میشدم.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۲۸
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی