همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

در خواب دیدم

پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۶:۴۲ ق.ظ

باران ریز ریز مداومی میبارید، مداوم.

همه نگران بودند. میگفتند تهران زیر آب خواهد رفت. حتی زیرنویس شبکه خبر هم مینوشت. یک استکان بیرون گذاشته بودیم زیر باران تا ببینیم روند پر شدن ان چه طور است. مامان نگران بودند. ولی بابا ارام بود. درست در لحظه ای که اوضاع بحرانی شد، با رفت و امدهامون به حیاط متوجه شدیم باران ارومتر شده. گویی عذابی بود که برداشته شد. 

مامان به بابا گفت: حق با شماست، بارون ارومتر شد. 

ما هم ارام شدیم. 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۱۰
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی