همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

چنین است رسم سرای درشت...

چهارشنبه, ۱ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۵۶ ق.ظ

چه دنیاییه!

چه دنیای جالبی

 

یک روزی، چند سال پیش، یک نفر که بچه اش از بجه من مریض شد، پیام داد و گفت آه و نفرین مردم رو میخری به جون خودت. 

بچه های من، اولی خوب شده بود و تک سرفه داشت، دومی هم در همان مهمانی علائمش شروع شد و اصلا نوزاد بود و در بغل و بیشتر وقت در اتاق بود

بماند... این ها را اون آدم نیمداند. 

بماند که جای پیامکش هنوز درد میکند... 

بماند که روابطمان به ظاهر بهبود یافته و رفت و آمد داریم و... 

ولی همه میدانیم چقدر شکننده و متزلزل است

 

 

حالا امروز، یک مادر، که بچه مریضش را اورده جشن ، در جواب درخواست محترمانه مادر دیگری که بجه اش بعد از جشن مریض شده، و تایید من، که لطفا بچه مریض را رعایت کنید، نوشته خودخواهیه که بچه من نیاد جشن. 

و در جواب من که حضور در جشن به قیمت مریضی و درگیری چند خانواده دیگر نمی ارزه، در جمع به من میگه: این نهایت خودخواهی شما مادر عزیزه!

 

البته که من در جواب، نوشتم متشکرم. 

و البته که خدای بالاسر، و شاهدین و حاضرین در گروه، قضاوت خواهند کرد که نهایت خودخواهی! چیست

ولی دنیای جالبیه. 

یک روز به سهل انگاری در مریض کردن دیگران لعن و نفرین میشود

یک روز در تذکر به مریض نکردن دیگران، خودخواه. 

 

چنین است رسم سرای درشت...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۰/۰۱
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی