کرونا با روابط فامیلی چه کرد
نمیدانم همه اش تقصیر کروناست یا دلخوری صاحب خانه از مادرشوهر من، یعنی خواهر خودش هم موثر بود یا نه،
به هر جهت، دیروز عید دیدنی ای رفتیم که فقط کم مانده بود از آنها بابت رفتنمان به خانه شان عذرخواهی کنم.
ببخشید که اومدیم خونه تون!!
تمام مدت به کرونا، ضرورت مراعات، پرهیز از رفت و آمد، بیشعوری! ادمهایی که رعایت نمیکنند، (ما را نمیگفتند لابد، چون گفتند دور از جون!!) فوت افراد مختلف، حق الناسی که به گردن رفت و آمد کننده است، پشیملنی که برای رفت و آمد کننده بر جای خواهد ماند و ... صحبت بود.
در چند نوبت مختلف، توسط اعضای مختلف خانه.
فقط کم مانده بود بگویند بیشعورها پاشین از خونه ما گورتونو گم کنید.
که به نظرم گفتند. در دلشان به همین رکیکی.
و در روی ما، با لفافی از مضرات و خطرات کرونا.
هعععی
این نیز بگذرد.
ولی واقعا حس وحشتناکیه. که مهمان باشی و حس کنی به شدت خودت را به صاحب خانه تحمیل کرده ای
پ.ن. شرمنده ام از اینکه روزی که نرگس خانه مان بود، این احساس را بهش منتقل کردم.