دل تنگ ۲
دوشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۳۷ ب.ظ
وضعیتم از "یک عالمه کار بر سر ریخته و یک عالمه کار در دست انجام" رسیده به "کارها تحویل داده شده و به سر انجام رسیده اند، و فعلا پروژه ای در دست ندارم" و البته در دستور کارم، گوش دادن به صوت ها و مطالعه ی کتاب های معهود و رسیدگی به اوضاع منزل است و این یعنی بی کار نیستم.
و نمیدونم به خاطر وضعیت جدیدم است، یا تعطیلی بچه ها، یا چه، که چندی است شدیدا دلم گرفته. شدیدا شدیدا.
دیروز در غیاب همسر و بچه ها که مسجد رفته بودند اونقدر سر نماز استغاثه گریه کردم که وقتی برگشتن پسرک دقیق و هواس جمعم نکران سرخی چشمام شده بود...
عنوان را گذاشتم دلتنگ و بلاگ ایراد میگیرد که آدرس تکراریه. کی بوده که دل تنگ بوده ام و دلم با عنوان متنم یکصدا شده بوده اند؟
دلتنگی احساس مسبوق به سابقه ای است.
۰۱/۰۳/۰۹