همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

چکنم چکنم

پنجشنبه, ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۱۵ ق.ظ

دعایی هست با این عنوان که *خدا به چه کنم چه کنم* نندازتت

اگر برعکس این اتفاق، یعنی افتادن در چه کنم چه کنم نفرین یا نقمتی باشد، من دقیقا به آن مبتلا شده ام. مدت هاست. سال ها و سالهاست. 

اگر امتحان الهی است، باز هم همیتطور. سالهلست این امتحان تمام نشده است، چون من جواب را نمیدانم.

 

گاهی فکر میکنم نکند نسخه ی ولایتی که خانم الف برایم میپیچید و من نپذیرفتم، همان جواب امتحان باشد

از فکر کردن مداوم و شبانه روزی که مغزم ضغ ضغ (؟) میکند.

نوشتن هم که الی ماشاءالله.

گاهی فکر میکنم برم پیش آقای ا و مشورت بگیرم

حتی امزوز به مشاوره حرم هم فکر کردم

مشورت با زهرا، آزاده، همسر، پدر و مادر هم بررسی شد

با استاد هم که قبلا مشورت کرده ام. 

به استخاره هم فکر کردم

بست نشستن در مضاجع شریفه و تضرع در ایام مبارک و حرمت دار را هم تجربه کرده ام. چله گرفتن را نیز هم. 

نماز و ذکر و انابه و عجز و لابه به درگاه احدیت همواره در دستور کار قرار دارد.

 

 

خلاصه اینکه هزار راه نرفته + صد راه رفته و نیمه رفته و بررسی شده و نشده و گزینه ی روی میز وجود داره و من همچنان همه کاره ی هیچ کاره ام. 

 

جواب کنکور ارشد امد و گفتم علامه و دلخوشی ام به نزدیک بودن مکان هم بود

حالا اطلاعیه زده اند که دانشکده ده روزیست منتقل شده به دهکده المپیک . منتهی الیه غربی تهران. با وسایل نقلیه عمومی، ساعت ها ی طولانی باید در راه باشم. 

فرزندآوری را چه کنم؟ 

خدایا چه کنم؟ 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۱۰
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی