دل بیچاره ی تنها... دل تنگ
دلم گرفته
دلم تنگه و دقیقا نمیدونم تنگ چی
نمیدونم چی خوشحالم میکنه
خرید خانه؟
تمام شدن دوره ارشد با نمرات عالی ؟ (5 روز دیگر امتحان میان ترم داریم و حال بد الانم خیلی متاثر از این امتحان و استرس برای خوندن و نفهمیدن اونه.)
مشغول به کار شدن با حقوق عالی و پروژه ای در محیطی سالم و همکارانی خوب و امکان دورکاری؟
تمیز شدن هوا و دوباره مدرسه رفتن بچه ها (دو روزه خانه اند، این هفته هم بچه های دانشگاه را تعطیل کرده اند و خانه نشین شده ام و از صبح تا شب بچه ها به جرئت صد بار مامان بیا مامان بیا ، مامان نگاه کن، مامان داداش اینجوری کرد و ......... میکنند. رفع این یکی به طور موقت و نسبی حالم را خوب میکند)
تمام شدن التهابات کشور و برگشتن آرامش و امنیت به کشورمان. اینکه مردمم بفهمند راهی که میروند راه نیست، بیراه است. به ناکجا آباد میکشاند همه مان را
تمیز شدن خانه و مرتب شدن همه کمد ها و تمیز شدن و تعویض کاغذ دیواری ها و تمیز ماندن خانه
.
.
.
.
.
.
دلم تنگه و احساس نا امیدی میکنم
اما دل تنگی های من کجا و دل تنگ و پرغصه امام زمانم کجاااااا
قربون دلشون برم که التهابات 1300 سال غیبت، غصه این همه سال کج فهمی و نافهمی امت، غصه این همه خون به حق ریخته، این همه ظلم در حق دین جدشان،
دلم تنگه؛ اما اگر درست نگاه کنم دلم دل تنگِ دلِ تنگه امام زمانمه