همه ی من

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
آخرین مطالب

این استرس های بی خود

چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۱۴ ب.ظ

زندگی پر است از استرس

گاهی کمتر

گاهی بیشتر

هیچ موضوع استرس زایی هم که نباشد، یکهو دلشوره به دلت می افتد، الکی

 

یک روز اضطراب امتحان

یک روز (چندماه) پایان نامه

چند ساعت اضطراب اینکه حالا جواب فلان پیام را چه بدهم

برای کارم چه تصمیمی بگیرم

سلامتی ام چه طور میشود

بچه ها چه طو ر میشوند

نمازشان

اخلاقشان

ازدواجشان

حتی 

ناهار پی بپزم

مهمانی چه طور برگزار شود

تعاملم با فلانی، چه طور پیش برود

فلانی اگر فلان فکر را کرد، چه میشود

دیگران چه میگویند

اگر شاگرد اول نشدم چه

اگر نمره دیپ، که بر خلاف تمام درس های دیگه، ماکزیمم نشدم و نمره چهارم کلاس شدم، من رو از شاگرد اولی به ذیل! اورد چه؟؟ 

حالا این قسمت پروژه را چه بنویسم

چرا نتایج مدل LSTM کامپیوتر من با کامپیوتر دیگری، اینقدر متفاوت است

خانه نخریدیم چی کار کنیم؟

 استرس های مربوط به بارداری و بچه داری که کلا بماند

.

.

.

 

 

 

 

و این لیست تمام ندارد

مثل من که الان منتظرم که بعد از انتظار طولانی دو سه هفته ای، برای انجام فرایندی سی ثانیه ای از طرف استاد راهنما، حالا همین فرایند سی ثانیه ای را استاد مشاور زحمت بکشند، منت بگذارند و انجام بدهند.** (تصویب پروپوزال)

 

فکرم هزار جا میرود:

اگر به موقع تایید نکند

اگر موضوع من به شورا نرود

اگر به موقع پیش دفاع و بعد دفاع نتوانم بکنم

اگر 5 ترمه بشوم، دیگر گواهی رتبه اولم به دردم نیمخورد (هرچند هنوز تصمیم نگرفتم که منطقی است دکترا بخوانم یا نه)

اگر قبل دنیا آمدن بچه نتوانم دفاع کنم

بعد موج جدیدی از فکر و خیال ها شروع میشوند

آخ خجالت میکشم روز دفاع با شکم قلمبه بروم

چه بپوشم که کسی متوجه نشود

چه طور پایان نامه ام را تمام کنم

اصلا از کجا شروع کنم؟

 

 

جالب اینجاست که بیشتر این استرس ها، یک هفته بعد، یک ماه بعد، یک سال بعد، نهایتا 5 سال بعد، اصلا جایی در زندگی ندارد**

 

ما به ندرت یادمان می آید پارسال این موقع چه اضطرابی داشته ایم

مگر در موارد خاص

مثل پایان نامه قبلی ام که لحظات استیصال آن هنوز در خاطرم است.

ولی در اکثر موارد میگذرند، معمولا هم به خیر میگذرند، یا با مرور زمان از درجه اهمیت ساقط میشوند

 

کاش بتوانیم گزینه ایگنور را در خودمان فعال کنیم

پیام استرس به صورت پاپ آپ بالا می آید، گزینه ایگنور انی وی را بزنیم و مشغول زندگی شویم

اینکه من از نگرانی انگشتانم گز گز کند، یا بعد از انجام اقدام لازم ، دیگر بی خیالی سپری کنم و خودم را نخورم، تفاوتی در جواب دادن یا ندادن استاد مشاور نمیکند. 

 

ولی خدا وکیلی

اگر روزی روزگاری کاره ای شدم

مثلا استاد ، یا کاره ای

یا هرچه

عهد میکنم زیر دستانم را آدم حساب کنم

از یه جواب پیام ساده دریغ نکنم

حتی اگر مشغله زیادی داشتم

 

واقعا اذیت میشند زیر دستان و گناه داره

 

 

** تا شب بارها و بارها سایت گلستان را چک کردم، و در کمال ناباوری، که میخواستم چیز دیگری را چک کنم، دیدم که تقریبا ده شب تایید کرده استاد. 

 

دیدی؟ این استرس الکی هم رفت قاطی باقالیا

البته خدایی خیلی شدید نبود، ما برای اینکه ایران نمیدونم چی چی شود، خون دلها خورده اییییم. 

این که چیزی نبود

 

 

قل الهم مالک الملک

توتی الحکمه من تشا

و تنزع الحکمه ممن تشا

و تعز من تشا

و تذل من تشا

بیدک الخیر

انک علی کل شی قدیر

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳/۰۱/۲۹
Rose Rosy

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی