خواب صبح ۱۹ فروردین
پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۱۲ ق.ظ
خواب دیدم مامان جان یک عالمه هدیه به من و لیلا خانم داد.
با هم مسافرت بودیم
قبلش لیلا خانم اینا انگار یک هفته مرند پیش مامان اینا بودند.
اقا احسان داشت نمازش رو میخوند
محدثه و مامان جان همش طعنه میزدند به لیلا خانم
از من هی تکه های نقره میریخت زمین
و جمع میکردیم.