وقتی میگویم: نمیتوانم بخورم، دقیقا از چه حرف میزنم؟
شنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۳، ۱۲:۲۲ ق.ظ
از اینکه:
به اصرار و تشویق همسر، دو تا نیمروی تخم مرغ محی و یک نیمروی بلدرچین برای خودم درست کردم. (و برای بقیه، با این تفاوت که تخم مرغ آنها محلی نبود)
همسر و پسرجان بلدرچین هایشان را اهدا کردند به من
سعی کردم همه سهمم را بخورم. موفق نشدم. در نهایت بیش از نیمی از یک تخم مرغ را واگذار کردم به همسر
نتیجه: با وجود اینکه حدود سه ساعت از شام گذشته، و عرق شاهسپران و سرکه سیب و رب انار برای هضم غذا خورده ام، هنوز از سنگینی معده، حالت تهوع و عوارض ناشی از پرخوری!! نمیتوانم بخوابم.
بعد به من میگویند چاق شو!
خدمتشان عرض کنم که: همینی که خورده ام را بالا نیارم، خدا رو شکر میکنم، چاق شدن پیشکش
۰۳/۰۱/۲۵